بازگشت
موانع ذهنی یا باورهای محدودکننده برای تغییر و موفقیت
آنچه میخوانید :
من زهرا شجاع ارشد روانشناسی هستم و امروز در مورد مانع های ذهنی و اینکه چطور ما رو محدود میکنن حرف میزنم. گاهی ما توی یه شرایط یا نقطه خاصی از زندگی مون گیر میکنیم و احساسمون اینه که محیطمون داره محدودمون میکنه، نمیدونیم چکار کنیم یا اصلن فک میکنیم کاری از ما برنمیاد.
مانع های ذهنی رو چطور بشناسیم؟
به زمانایی فکر کنید که چیزایی که بهشون نیاز داشتیم رو نپذیرفتیم فقط چون فکر میکردیم در شان ما نیستن. چه پول هایی رو صرف وسایلی کردیم که بهشون نیاز نداشتیم فقط چون نمیتونستیم نداشتنشون رو متصور بشیم. چه کارایی که بهشون نیاز داشتیم برامون امکانشون هم فراهم بوده و به نفع ما بودن اما به خاطر یسری باورها سمتشون نرفتیم.
یعنی اگر دقت کنیم محدودیت اینطور وقتا بیشتر توی ذهن ماست تا توی محیط اطرافمون. یا به طریقی دیگه
مانع های ذهنی ما باعث شدن در برابر محدودیت های محیط درمانده تر بشیم.
مانع های ذهنی یا باور های محدودکننده ما از کجا میان؟
مانع های ذهنی میتونه از جامعه و خانواده و اطرافیان به ما رسیده باشه و زورشون خیلی بیشتر از اون چیزیه که ما فکرشو میکنیم.
چطور میشه این مانع های ذهنی رو بشناسیم؟
وقتی توی یه انتخاب یا توی یه شرایط گیر کردین و حستون این بود که محیط و اطرافیان و دنیا مانع شماست یه سؤال ساده از خودتون بپرسین: «این محدودیت چقدرش واقعیه و چقدرش توی ذهن منه؟ چقد ممکنه ذهنیات من باعث بشه بعضی راه حل ها رو نبینم؟» و بعد با ذهنی بازتر دنبال راه حل ها بگردین.
خوبه که در هر شرایطی سهم خودمون رو ببینیم و محدودیت هایی که به نظرمون میاد رو واقعیت سنجی کنیم. میتونیم از خودمون بپرسیم چقدر ازین محدودیت ها واقعی هستن و چقدرشون ساخته و پرداخته ذهنمون هستن؟
گاهی صحبت کردن با کسی دیگه میتونه باعث بشه اینطور وقتا دید جامع تری پیدا کنیم. کسی که به جای دامن زدن به ذهنیاتمون به ما کمک کنه با ذهنی باز تر مسائلمون رو حل کنیم.
اگر خواستین از قسمت مشاوره بهم پیام بدین تا بیشتر در موردش صحبت کنیم.
