بازگشت
چرا نمیتونم به شریکم اعتماد کنم؟ چالش اعتماد در روابط امروزی

آنچه میخوانید :
اعتماد، پایه هر رابطه سالمیه، ولی خیلی وقتا میبینیم که نمیتونیم به شریکمون اعتماد کنیم. این حس، مثل یه سایه سیاه رو رابطهمون میافته و باعث تعارض، فاصله و حتی جدایی میشه. این طور وقتا کلی سوال به ذهنمون میاد که مشکل کجاست؟ من مشکل دارم یا پارتنر یا همسرم؟ چرا اینقدر سخته که به یکی اعتماد کنیم؟ بیا با هم این چالش رو باز کنیم، ببینیم چه حسایی باهاش همراهه، چه فکرایی تو ذهنمون میچرخه و چطور میتونیم کمکم این حس رو تغییر بدیم.
وقتی اعتمادمون کمه، چه حسایی داریم؟
وقتی به شریک یا همسرت اعتماد نداری، انگار یه استرس دائمی تو وجودت داری. ممکنه وقتی دیر جواب پیامات رو میده، ذهنت پر از شک بشه. شاید حس کنی یه چیزی تو گلوت گیر کرده یا بدنت بیقرار میشه، چون نمیدونی باید حرفش رو باور کنی یا نه. گاهی هم این حس باعث میشه ازش فاصله بگیری، چون نمیخوای آسیب ببینی. شاید حتی حس کنی دوستت نداره، به اندازه کافی براش خوب نیستی یا کسی دیگه به جز تو توی ذهنشه. ممکنه یاد تجربه های قبلیت بیافتی و دائم مقایسه کنی و حس کنی بازم اون اتفاقات تلخ داره تکرار میشه.
تو اون لحظه چه فکرایی به ذهنت میاد؟
توی این موقعیتا، فکرات میتونن خیلی آزار دهنده بشن. ممکنه به خودت بگی "اگه داره بهم دروغ بگه چی؟"، "شاید داره با یکی دیگه حرف میزنه" یا "من هیچوقت نمیتونم بهش اعتماد کنم." گاهی هم خودتو سرزنش میکنی و فکر میکنی "شاید مشکل از منه که نمیتونم اعتماد کنم." این فکرا مثل یه چرخه منفیان که هی شک و تردیدت رو بیشتر میکنن. ممکنه حتی به طلاق و جدایی فکر کنی و به ذهنت بیاد بهتره زودتر ازین رابطه بیای بیرون.
این حس بی اعتمادی به پارتنر از کجا میاد؟
عدم اعتماد میتونه ریشههای مختلفی داشته باشه. شاید توی گذشته تجربه خیانت داشتی یا تو رابطههای قبلیت آسیب دیدی. شایدم تو بچگی، تو رابطه با والدینت حس امنیت نداشتی و این حس رو تو روابط بزرگسالیاتم میبری. دنیای امروز هم با شبکههای اجتماعی و دسترسی به آدمای بیشتر، گاهی باعث میشه شک و تردید بیشتر بشه. مثلاً یه پیام ساده یا یه لایک میتونه ذهنت رو مشغول کنه. اما یادت باشه: این حس قابل تغییره، فقط نیاز به زمان و کار داره. گاهی ممکنه حتی وقتی تجربه بدی توی گذشته مون هم نبوده اما اتفاقات طوری ردیف بشن که اعتماد ما صدمه ببینه و ندونیم چی درست و چی غلطه.
راهکارای واقعی برای روبهرو شدن با این چالش بی اعتمادی
اعتماد یه شبه درست نمیشه، ولی با قدمای کوچیک میتونی بهش نزدیک شی:
- با خودت شروع کن
اول ببین این حس از کجا میاد. یه کاغذ بردار و بنویس چه تجربههایی تو گذشته باعث شدن اعتماد کردن برات سخت بشه.
- با همسر یا پارتنرت ارتباط شفاف داشته باش
به جای اینکه تو ذهنت سناریو بسازی، با شریکت حرف بزن. بگو چی اذیتت میکنه، ولی به جای سرزنش، احساساتتو بگو. اگر از بیان کردنش می ترسی همین می تونه چیزی باشه که بخوای حلش کنی.
- مرزهای سالم بذار
اگه چیزی تو رابطه اذیتت میکنه، واضح بگو که چی برات قابل قبوله و چی نه. این کار حس امنیت میده.
- از گذشتهات جدا شو
یادت باشه شریکت، آدمای گذشتهات نیستن. بهش یه شانس بده که خودشو نشون بده.
- به خودت اعتماد کن
گاهی مشکل از اعتماد به خودمونه. به خودت یادآوری کن که تو میتونی با هر نتیجهای کنار بیای. تو مجبور نیستی شرایطی که نمیخوای رو تحمل کنی.
یه قدم بزرگتر: کمک بگیر و از روبه رو شدن با بی اعتمادی نترس
ساختن اعتماد یه مسیر طولانیه و گاهی تنهایی نمیتونی از پسش بربیای. اگه حس میکنی این موضوع داره به رابطهات آسیب میزنه، اگه می بینی مدام داره تکرار میشه. یه روانشناس میتونه کمکت کنه ریشههای این حس رو پیدا کنی و راهکارای عملی بگیری. من یه فرصت مشاوره اولیه توی سایتم گذاشتم که میتونی مسئلهات رو بگی و یه راهنمایی ساده بگیری. فقط کافیه از اینجا باهام در ارتباط باشی.